سخن اهل دل
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطا است سخن شناس نه ئ جان من خطا این جاست
Monday, April 8, 2013
با دل گفتم: چگونهای، داد جواب
با
دل
گفتم: چگونهای، داد
جواب
من بر سر
آتش
و تو سر بر سر
آب
ناخورده ز
وصل
دوست یک جام
شراب
افتاده
چنین که بینیم
مست
و
خراب
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
برگه هایی ماندگار بخش ۱۹۶۱
حافظ-این چه شوریست که در دور قمر میبینم
این چه شوریست که در دور قمر میبینم همه آفاق پر از فتنه و شر میبینم هرکسی روز بهی می طلبد از ایام علت آن است که هر روز بدتر میبینم اب...
چون نی به نوا آمد از نغمه یی مستانه
سر و پا نغمه سوز و گداز است سر و پا آتش عشق و نیاز است سر و پا ناله هستم و خاموش است به ظاهر خاموش و باطن به جوش است چون آتشی سر تا به پ...
برگه های ماند گار بخش615
No comments:
Post a Comment