ما بچه ها اهل زمینیم
اما زمین دنیای ما نیست
این یک وجب دنیای خاکی
تا آخرش هم جای ما نیست
**
دنیای خالی از گل سرخ
دنیای سنگ و سدّ و دیوار
دنیای آدم های بدجنس
گرگ بد و روباه مکار
...
دنیای ما پُر بود از شور
از قصه شنگول و منگول
از بزبز قندی که جنگید
با گرگ ها ، با گلّه غول
**
مرغی که تخمی از طلا داشت
آن جوجه های پَر حنایی
یک قسمت از دنیای ما بود
بزهای زنگوله طلایی
**
دنیای ما جا می شد انگار
در تیله چشم عروسک
کاغذ کشی و گوی رنگی
دنیایی از اکلیل و پولک
**
انگار یک جادوگر پیر
با یک عصای سحر آمیز
باغ قشنگ قصه ها را
فصل زمین را کرده پاییز
**
دنیای ما امروز گم شد
در کهکشان راه شیری
ای موشک اخمو نمی شد
جان مرا از من نگیری؟
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
-
آن چيست كه آن را نخورد هرگز زن گر مـرد خورد قوي شود او را تن نرم است و لطيف است ولي در خوردن ...
-
این چه شوریست که در دور قمر میبینم همه آفاق پر از فتنه و شر میبینم هرکسی روز بهی می طلبد از ایام علت آن است که هر روز بدتر میبینم اب...
-
سر و پا نغمه سوز و گداز است سر و پا آتش عشق و نیاز است سر و پا ناله هستم و خاموش است به ظاهر خاموش و باطن به جوش است چون آتشی سر تا به پ...
No comments:
Post a Comment