Tuesday, May 1, 2012

بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید

بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید
در این عشق چو مردید همه روح پذیرید

بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید

کز این خاک برآیید سماوات بگیرید

یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان
که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید
بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا

چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید

بمیرید بمیرید و زین ابر برآیید
بر شاه چو مردید همه شاه و شهیرید

خموشید خموشید خموشی دم مرگست
چو زین ابر برآیید همه بدر منیرید
هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید

هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید
جلال الدین محمد بلخی

No comments:

Post a Comment