بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید
در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید
کز این خاک برآیید سماوات بگیرید
یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان
که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید
بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا
چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید
بمیرید بمیرید و زین ابر برآیید
بر شاه چو مردید همه شاه و شهیرید
خموشید خموشید خموشی دم مرگست
چو زین ابر برآیید همه بدر منیرید
هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید
هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید
جلال الدین محمد بلخی
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید
در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید
کز این خاک برآیید سماوات بگیرید
یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان
که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید
بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا
چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید
بمیرید بمیرید و زین ابر برآیید
بر شاه چو مردید همه شاه و شهیرید
خموشید خموشید خموشی دم مرگست
چو زین ابر برآیید همه بدر منیرید
هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید
هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید
جلال الدین محمد بلخی
No comments:
Post a Comment