شد جهان رشک بهشت از نفس باد بهار
ای پسر رخت به صحرا ببر و باده بیار
ای پسر رخت به صحرا ببر و باده بیار
گشته سرسبزتر از سبزه دل عشاقان
شده بس سرختر از لاله رخ لاله عذار
شده بس سرختر از لاله رخ لاله عذار
تا که فتوای طرب مرشد نوروزی داد
درمیان نیست به غیر از سخن بوس وکنار
درمیان نیست به غیر از سخن بوس وکنار
کرده قمری به سر گلبن سوری غوغا
تاج زرین چو عروسان زده برسر گلنار
تاج زرین چو عروسان زده برسر گلنار
دشمنی گر سبب مهر شود معجزه نیست
گل بدان طبع لطیفش چو برآید از خار
گل بدان طبع لطیفش چو برآید از خار
دامن زهد به آب عنبی باید شست
چاره خرقه سالوس بود آتش نار
چاره خرقه سالوس بود آتش نار
شد جهان سبز بجز زاهد پوسیده دماغ
همه مرغان چمن مست،مگر بوتیمار
همه مرغان چمن مست،مگر بوتیمار
دانی ای دوست بهاران چه پیامی دارد
زندگانی چو بهاری است ولی بی تکرار
زندگانی چو بهاری است ولی بی تکرار
می بنوشید به نوروز بجای غم دهر
زانکه هیچ است"سروشی"بنگر آخر کار
زانکه هیچ است"سروشی"بنگر آخر کار
"حمیدسروش"
No comments:
Post a Comment