بزن باران بهاران فصل خون است
بزن باران که صحرا لاله گون است
بزن باران که بی چشمان یاران
جهان تاریک و دریا واژگون است
بزن باران که دین را دام کردند
شکار خلق و صید خام کردند
بزن باران خدا بازیچه ای شد
که با آن کسب ننگ و نام کردند
بزن باران به نام هرچه خوبیست
به زیر آواردگاه پایکوبیست
مزار تشنه جویباران پر از سنگ
بزن باران که وقت لای روبیست
"کمال الدین محمد وحشی بافقی
No comments:
Post a Comment