Thursday, July 19, 2012
سنگ پُر کردی ز دامن از جهان
سنگ پُر کردی ز دامن از جهان
هم ز سنگ سیم و زر چون کودکان
از خیال سیم و زر ، چون زر نبود
دامن صدقت دَرید و غم فزود
مولانا
تو که مثل کودکان، به زر و سیم ( مادیات ) روی آوردی بدان که در نظر صاحبدلان زر و سیم خُرده سنگهایی بیش نیستند که کودکان در هنگام بازی جمع می کنند و به یکدیگر فخر می فروشند. اینک که می بینی خواسته های این دنیا ، جواهرات و سیم و زر واقعی نیستند قلبت سنگین شده و غمت فزونی یافته است.
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
-
آن چيست كه آن را نخورد هرگز زن گر مـرد خورد قوي شود او را تن نرم است و لطيف است ولي در خوردن ...
-
این چه شوریست که در دور قمر میبینم همه آفاق پر از فتنه و شر میبینم هرکسی روز بهی می طلبد از ایام علت آن است که هر روز بدتر میبینم اب...
-
سر و پا نغمه سوز و گداز است سر و پا آتش عشق و نیاز است سر و پا ناله هستم و خاموش است به ظاهر خاموش و باطن به جوش است چون آتشی سر تا به پ...
No comments:
Post a Comment