همه ترك يار گفته ست و زملك يار رفته
همه دل بكنده زينجا، همه زين ديار رفته
همه قصد دور دست از وطن تباه كرده
همه زين ولايت سوگ به زنگبار رفته
چه كند اگر بپايند غريبههاي اينجا
ز يكي نديمهي دل، ز يكي نگار رفته
به يكي خراب مانده وطن چراغ و عرفان
ز بس اشك و آه مانده ز بس انتظار رفته
ز بهار بي بر و بار و نسيم تلخ اينجا
همه زرد و زرد گشته همه زار و زار رفته
نه عظيم ني مليحه نه كنيشكا نه دريا
تو چرا نشسته اي عاصي غمگسار رفته
قهار عاصی
همه دل بكنده زينجا، همه زين ديار رفته
همه قصد دور دست از وطن تباه كرده
همه زين ولايت سوگ به زنگبار رفته
چه كند اگر بپايند غريبههاي اينجا
ز يكي نديمهي دل، ز يكي نگار رفته
به يكي خراب مانده وطن چراغ و عرفان
ز بس اشك و آه مانده ز بس انتظار رفته
ز بهار بي بر و بار و نسيم تلخ اينجا
همه زرد و زرد گشته همه زار و زار رفته
نه عظيم ني مليحه نه كنيشكا نه دريا
تو چرا نشسته اي عاصي غمگسار رفته
قهار عاصی
No comments:
Post a Comment