Tuesday, July 12, 2016

بیدل به تواضع‌ها، صید دل ماکردی

هرچند درین‌ گلشن هرسو گل خودروییست
از خون شهیدانت در رنگ حنا بوییست

ای چرخ سر ما را پامال جفا مپسند
این لوح خط تسلیم از خاک سر کوییست

شام و سحر عالم تا صبحدم محشر
زین خواب که ما داریم گرداندن پهلوییست

هرسو نظر افکندیم دل کوشش بیجا داشت
عالم همه در معنی فریاد جنون‌خوییست

تفریق حق و باطل مصنوع خیالات است
گر خط نکند شوخی ‌هر پشت ورق روییست

فرصت نشناسانیم ما بیخردان ورنه
هر من که به پیش ماست تا دم زده‌ایم اوییست

هیچ است میان یار اما چه توان‌کردن
از حیرت موهومی بر دیده ی ما، موییست

بیدل به تواضع‌ها، صید دل ماکردی
ما بنده‌ی این وضعیم‌ کاین صورت ابروییست

No comments:

Post a Comment