Sunday, January 8, 2012

ی تکدرخت شرقی مغرب نشين بگو

در سال ۱۳۴۰ خورشيدی در شهر کابل پا به عرصهء وجود گذاشت. وی در رشتهء حقوق و علوم سياسی در دانشگاه کابل تحصيل نموده و سپس بحيث مدير اداره هنر و ادبيات راديو افغانستان مشغول کار شده است. وی پسان ها از دانشگاه صوفيه مرکز کشور بلغارستان در رشتهء ادبيات دکترا بدست آورد. نخستين مجموعهء شعرهايش در سال ۱۳۶۴ به نام (شط آبی رهايی) از سوی اتحاديه نويسندگان افغانستان به نشر رسيد. وی اکنون در کشور هالند بسر ميبرد.

ای تکدرخت شرقی مغرب نشين بگو
از آيه های باور و نور و يقين بگو
ای شهسوار وادی شعر دری بمان
با من ز همصدايی صبح بهين بگو
از آشيان سوخته بر شاخه های نور
وز ريشه های سوخته از تفت کين بگو
بعد از من و تو آبی آن آسمان چه شد؟
تيغ طلوع برآمد از آن آستين بگو
صد حنجره صدا به دل واژه آب کن
در کوچه های مردهء شهر غمين بگو
از ريشه های آبی آواز های نور
با باغهای خستهء آن سرزمين بگو
بس روز ها که روزنه يی ديده وا نکرد
وردی برای ختم شب ای بهترين بگو

No comments:

Post a Comment