سخن اهل دل
چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطا است سخن شناس نه ئ جان من خطا این جاست
Wednesday, February 22, 2012
اندیشه را زبـــــان گواراست پارسی
اندیشه را زبـــــان گواراست پارسی
هر واژه یک نگینه ی گویاست پارسی
از هر دهن ز بسکه دل انگیز می چمد
گویی سروش بردن دلهاست پارسی
...
شبها نیوشه، کودک گهواره ی مرا
شیرینی ترانه ی فرداست پارسی
برخاست از «دهار» و فرا رفت هر کنار
بس پهنه را هنرکده آراست پارسی
آوازه ساز بلخ و سمرکند و دامغان
شیراز و غزنه ، توس و هریوا ست پارسی
فردوسی و سنائی و خیام و مولوی
حافظ فروغ و رابعه ی ماست پارسی
از رودکی و حنظله تا روزگار من
آمو ترین سروده ی دریاست پارسی
پیشینه ی ترا ز چه آغاز سر نهم؟
زیرا هزاره هاست که برپاست پارسی
نازم به یادگار نیاکانیم، نگر
پیداست هر چکامه که زیباست پارسی
برگیزه ی شناسه ی من، وخش چامه ام
ای خوش که سرزمین مرا خاست پارسی
پرپر کنم درود، « بهارِ سعید » را
در پیش پا اگر که پذیراست پارسی
''بهار سعید ''
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
برگه هایی ماند گار بخش ۱۹۶۳
حافظ-این چه شوریست که در دور قمر میبینم
این چه شوریست که در دور قمر میبینم همه آفاق پر از فتنه و شر میبینم هرکسی روز بهی می طلبد از ایام علت آن است که هر روز بدتر میبینم اب...
چون نی به نوا آمد از نغمه یی مستانه
سر و پا نغمه سوز و گداز است سر و پا آتش عشق و نیاز است سر و پا ناله هستم و خاموش است به ظاهر خاموش و باطن به جوش است چون آتشی سر تا به پ...
برگه های ماند گار بخش615
No comments:
Post a Comment