Wednesday, April 17, 2013

فریدون مشیری

با تب تنهایی جانکاه خویش
زیر باران می سپارم راه خویش

سیل غم در سینه غوغا می کند
قطره‌ی دل میل دریا می کند
قطره‌ی تنها کجا٬ دریا کجا
دور ماندم از رفیقان تا کجا!
همدلی کو تا شوم همراه او
سر نهم هر‌جا که خاطر‌خواه او!

شاید از این تیرگی‌ها بگذریم
ره به‌سوی روشنایی‌ها بریم

می‌روم٬ شاید کسی پیدا شود
بی تو کی این قطره‌دل٬ دریا شود؟


(فریدون مشیری)


No comments:

Post a Comment