با تب تنهایی جانکاه خویش
زیر باران می سپارم راه خویش
سیل غم در سینه غوغا می کند
قطرهی دل میل دریا می کند
قطرهی تنها کجا٬ دریا کجا
دور ماندم از رفیقان تا کجا!
همدلی کو تا شوم همراه او
سر نهم هرجا که خاطرخواه او!
شاید از این تیرگیها بگذریم
ره بهسوی روشناییها بریم
میروم٬ شاید کسی پیدا شود
بی تو کی این قطرهدل٬ دریا شود؟
(فریدون مشیری)
زیر باران می سپارم راه خویش
سیل غم در سینه غوغا می کند
قطرهی دل میل دریا می کند
قطرهی تنها کجا٬ دریا کجا
دور ماندم از رفیقان تا کجا!
همدلی کو تا شوم همراه او
سر نهم هرجا که خاطرخواه او!
شاید از این تیرگیها بگذریم
ره بهسوی روشناییها بریم
میروم٬ شاید کسی پیدا شود
بی تو کی این قطرهدل٬ دریا شود؟
(فریدون مشیری)
No comments:
Post a Comment