باستانی پاریزی
شب یلدا فلک از پرده قیر
خواهد اسرار جهان پوشاندن
این شب استاد فلک در خواب است
پس دگر درس نشاید خواندن
باید از شور جوانی بی باک
اسب در فسحت مستی راندن
ساغری چند زدن باده ناب
لحظه ای جام طرب گرداندن
با بتی سیمین و شیرین لب
گرم پا کوبی و دست افشاندن
نرم سیب زقنش را سودن
بر سرش نقل و گلاب افشاندن
پنجه در حلقه ی زلفش بردن
مشک بر بالش پر پاشاندن
دستکاری لب او کردن
آنقدر تا چو گل اش خنداندن
بو سه ای چند طلب خواه شدن
به خوشی یا که به زور استاندن
وانگهش گرچه لجاجت گیرد
گرم در بستر پر خواباندن
صبحگه نیز از آن نوش دهان
کردن این پرسش و خامش ماندن
ماه من، خاطرت آزرده نگشت
که شب دوش چنین زود گذشت
شب یلدا فلک از پرده قیر
خواهد اسرار جهان پوشاندن
این شب استاد فلک در خواب است
پس دگر درس نشاید خواندن
باید از شور جوانی بی باک
اسب در فسحت مستی راندن
ساغری چند زدن باده ناب
لحظه ای جام طرب گرداندن
با بتی سیمین و شیرین لب
گرم پا کوبی و دست افشاندن
نرم سیب زقنش را سودن
بر سرش نقل و گلاب افشاندن
پنجه در حلقه ی زلفش بردن
مشک بر بالش پر پاشاندن
دستکاری لب او کردن
آنقدر تا چو گل اش خنداندن
بو سه ای چند طلب خواه شدن
به خوشی یا که به زور استاندن
وانگهش گرچه لجاجت گیرد
گرم در بستر پر خواباندن
صبحگه نیز از آن نوش دهان
کردن این پرسش و خامش ماندن
ماه من، خاطرت آزرده نگشت
که شب دوش چنین زود گذشت
No comments:
Post a Comment