احمد شاملو
سکوت آب مىتواند
خشکى باشد و فرياد عطش
سکوت گندم مىتواند
گرسنگى باشد و غريو پيروزمند قحط
همچنان که سکوت آفتاب
ظلمات است
اما سکوت آدمى
فقدان جهان و خداست
غريو را تصوير کن
عصر مرا
در منحنى تازيانه به نيشخطِ رنج
همسايهى مرا
بيگانه با اميد و خدا
و حرمت ما را
که به دينار و درم بر کشيدهاند و فروخته
تمام الفاظ جهان را در اختيار
داشتيم و آن نگفتيم
که بهکار آيد
چرا که تنها يک سخن
در ميانه نبود
آزادى
ما نگفتيم
تو تصويرش کن
No comments:
Post a Comment