حافظ--دست از طلب ندارم تا کامِ من بر آید

دست از طلب ندارم تا کامِ من بر آید
یا تن رسد به جانان یا جان ز تن بر آید

جان بر لبست و حسرت در دل که از لبانش
نگرفته هیچ کامی جان از بدن بر آید

گویند ذکر خیرش در خیلِ عشقبازان
هرجا که نامِ حافظ در انجمن بر آید

Don't miss my کامِ comes to crave or tons to Janan or John g.

 ton based on comes John on lbast and not that of the

 yearning at the heart of lbansh no Kami comes 

 

from the body of John khersh mentioned in خیلِ say ashqabazan 

wherever نامِ keeper Association comes on the n