Friday, March 22, 2013

تبعيديان



همواره نامی را که بر ما نهاده اند ناروا یافته ام
مهاجران !!
آخر این به معنای ترک دیار گفتگان است
ما به میل خود ، اما به شوق دیاری دیگر، ترک دیار نگفته ایم
و نیز به دیاری نیامده ایم تا ماندگار شویم برای همیشه
گرییزندگانیم ما تبعيديان ، و نه وطن که تبعيدگاه ماست
این دیاری که مرا در خود پناه داده است
نگران مینشینیم آنچنان نزدیک به مرزهای کشورمان
در انتظار روز بازگشت
کنجکاو کوچک ترین تغییرات آن سوی مرز
بی تاب خبرهای تازه ، بی آنکه چیزی را فراموش کنیم
و یا از نکته ای درگذریم
و نیز هیچ چیز از آنچه روی داده را ، نخواهیم بخشید
هرگز ! هرگز !
آه گذر سکوت فریبمان نمیدهد ، فریادها را از زندانهای دور میشنویم
مگر این نیست که ما خود شاهدانی هستیم که شرح تبهکاری هارا ، با خود به اینسوی مرز آورده ایم ؟
هر یک از ما که با کفشهای پاره ، از میان جمعیت میگذرد
افشاگر ننگییست که دیارمان را آلوده کرده است
آه ، هیچ یک از ما اینجا نخواهد ماند
آخرین کلام همچنان ، ناگفته مانده است …

برتولت برشت

No comments:

Post a Comment