Thursday, February 14, 2013

ملك الشعراي بهار- در غمش هر شب به گردون پیکِ آهم می‌رسد

در غمش هر شب به گردون پیکِ آهم می‌رسد
صبرکن، ای دل شبی آخر به ما هم می‌رسد
شام تاریک غمش را گر سحر کردم چه سود؟
کز پس آن نوبت روز سیاهم می‌رسد
صبر کن گر سوختی ای دل ز آزار رقیب
کاین حدیث جانگداز آخر به شاهم می‌رسد
گر گنه کردم، عطا از شاه خوبان دور نیست
روزی آخر مژده‌یِ عفو گناهم می‌رسد
.
.
.

No comments:

Post a Comment