Thursday, April 24, 2014

من با خودم مهربان هستم

من با خودم مهربان هستم
حتی وقتی غیرقابل تحمل میشوم
خودم را تحمل میکنم
دست خودم را می گیرم
با خودم قدم میزنم
و هر جا دلم خواست می برم
هیچوقت خودم را تنها نمیگذارم
وقتی دلگیر میشوم و گریه‌ میکنم
صبورانه‌ با خودم حرف میزنم
تا آرام شوم
چیزی ندارم که‌ از خودم پنهان کنم
حتی سیگار را خودم برای خودم روشن میکنم
در شب های سرد
خودم را محکم بغل میکنم
پتو میکشم روی خودم
مبادا سرما بخورم
میدانم چای دوست دارم
صبح
بیدار که‌ میشوم
برای خودم یک استکان چای خوشرنگ میریزم
هرگز چیزی را به‌ خودم تحمیل نمیکنم
خودم را مجبور نمیکنم حرفی را که‌ دوست ندارم بزنم
خودم را مجبور نمیکنم
روی صحنه‌ بروم و باب میل شما بازی کنم
من خودم را مجبور نمیکنم که‌ مؤدب باشم
که‌ داد نزنم
که‌ شعر بنویسم
لازم نیست نگران من باشید
من به‌ اندازه‌ ی کافی نگران خودم هستم
خودم را خوب میشناسم
بهتر از هر کسی
و میدانم چطور خودم را خوشحال کنم
همیشه‌
به‌ محض اینکه‌ به‌ خانه‌ رسیدم
در را برای خودم باز میکنم
تا ناراحت نشوم
چون من میدانم از پشت در ایستادن خوشم نمی آید

من یاد گرفته‌ ام
جای خالی همه‌ را با خودم پر میکنم

No comments:

Post a Comment