طریقت در مقابل شریعت
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
اکثر انشعابات انجام شده در دین اسلام ، در سرزمین ما، ایران اتفاق افتاد ، زیرا "طریقت" وسیله ای برای مقابله و مبارزه با "شریعت" بود٠
عناصر سازنده تصوف : عشق ، موسیقی ، خانقاه و سماع بودند که "اصحاب سکر" را ، از "اصحاب صحو" متمایز میساختند٠
در تصوف :
مذهب عشق در مقابل دین ،
خانقاه در مقابل مسجد ،
کرامات پیر درمقابل معجزه ،
و سماع درمقابل نماز قرار داشت٠
خانقاه محلی بود که در فضای آن ، سخن از عشق و معرفت و فتوّت و جوانمردی ، بهمراه انبساط حاصل از موسیقی و سماع ، در جریان بود ، و این کاملأ بر خلاف ترس و انقباضی بود که بر محیط مسجد حکمفرما بود٠٠٠٠
٠٠٠ در راه دین ، فقط انجام تکالیف محول شده دینی مهم است و لیاقتهای شخصی ، و ظرفیتهای انفرادی هیچ ارزشی ندارند٠ هرکسیکه دستورات قرآن را بخوبی انجام دهد ، از خلخالی گرفته تا امام محمد غزالی ، به یک صورت از آنها پذیرایی خواهد شد ٠٠٠بهشت و حوری٠ ولی در راه طریقت ، هرکسی به اقتضای ظرفیت خودش به مقام بلند میرسد٠ این سبب میشد که بزرگانی چون ابوسعید ابوالخیر در جامعه ظهور کنند٠٠٠
٠٠٠ قرن چهارم ، اوج اعتلای تصوف در ایران بود و تا اواسط قرن پنجم ، صوفی ها در ایران ، شریعت را با طریقت توأم نمیکردند٠ ولی در سال ٥٠٥ ، امام محمد غزالی طوسی نخستین کسی بود که بطور رسمی ، اقدام به جمع شریعت و طریقت کرد٠ تا اینکه آرام آرام در قرن ششم ، آزادی فکر ، و عقلانیت و تفکر ، زیر سوأل رفت و علم فلسفه هم حرام اعلام شد٠ یعنی اینکه دریچه تعقّل بسته شد و در خرافات باز شد٠ کوتاه سخن آنکه هر پدیده ایرا که عوام به آن روی بیاورد ، به انحطاط کشیده میشود ٠ زیرا عوام آن پدیده را از دیده ارزشهای مالی میسنجند٠
بهرام مشیری،
٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭٭
اکثر انشعابات انجام شده در دین اسلام ، در سرزمین ما، ایران اتفاق افتاد ، زیرا "طریقت" وسیله ای برای مقابله و مبارزه با "شریعت" بود٠
عناصر سازنده تصوف : عشق ، موسیقی ، خانقاه و سماع بودند که "اصحاب سکر" را ، از "اصحاب صحو" متمایز میساختند٠
در تصوف :
مذهب عشق در مقابل دین ،
خانقاه در مقابل مسجد ،
کرامات پیر درمقابل معجزه ،
و سماع درمقابل نماز قرار داشت٠
خانقاه محلی بود که در فضای آن ، سخن از عشق و معرفت و فتوّت و جوانمردی ، بهمراه انبساط حاصل از موسیقی و سماع ، در جریان بود ، و این کاملأ بر خلاف ترس و انقباضی بود که بر محیط مسجد حکمفرما بود٠٠٠٠
٠٠٠ در راه دین ، فقط انجام تکالیف محول شده دینی مهم است و لیاقتهای شخصی ، و ظرفیتهای انفرادی هیچ ارزشی ندارند٠ هرکسیکه دستورات قرآن را بخوبی انجام دهد ، از خلخالی گرفته تا امام محمد غزالی ، به یک صورت از آنها پذیرایی خواهد شد ٠٠٠بهشت و حوری٠ ولی در راه طریقت ، هرکسی به اقتضای ظرفیت خودش به مقام بلند میرسد٠ این سبب میشد که بزرگانی چون ابوسعید ابوالخیر در جامعه ظهور کنند٠٠٠
٠٠٠ قرن چهارم ، اوج اعتلای تصوف در ایران بود و تا اواسط قرن پنجم ، صوفی ها در ایران ، شریعت را با طریقت توأم نمیکردند٠ ولی در سال ٥٠٥ ، امام محمد غزالی طوسی نخستین کسی بود که بطور رسمی ، اقدام به جمع شریعت و طریقت کرد٠ تا اینکه آرام آرام در قرن ششم ، آزادی فکر ، و عقلانیت و تفکر ، زیر سوأل رفت و علم فلسفه هم حرام اعلام شد٠ یعنی اینکه دریچه تعقّل بسته شد و در خرافات باز شد٠ کوتاه سخن آنکه هر پدیده ایرا که عوام به آن روی بیاورد ، به انحطاط کشیده میشود ٠ زیرا عوام آن پدیده را از دیده ارزشهای مالی میسنجند٠
بهرام مشیری،
No comments:
Post a Comment