Saturday, April 26, 2014

کیوان هاشمی


كركس و كفتار دارد باغ ما
تا بخواهي، مار دارد باغ ما

بلبلان از باغ ما كوچيده اند
جاي بلبل، سار دارد باغ ما

باغ پهلویی، ببین ! گل کرده است
گل ندارد، خار دارد باغ ما

بر دلش داغ بهاران مانده است
حسرت ديدار دارد باغ ما

سر درختي هاي ما يخ بسته است
سرنوشتي تار دارد باغ ما

برخلاف آنچه مردم گفته اند
باغبان، بسيار دارد باغ ما

بوي باروت است جاي بوي گل
وحشت كشتار دارد باغ ما

در ميان دهكده پيچيده است :
ديو آدمخوار دارد باغ ما

باغ، تا باغي شود بار دگر
صد هزاران كار دارد باغ ما

وصف باغ ما، به «كيوان» رفته است
يك جهان اسرار دارد باغ ما

No comments:

Post a Comment